دانلود مستقیم فیلم A.I. Artificial Intelligence 2001 هوش مصنوعی با لینک مدیافایر و زیرنویس فارسی
imdb: 6.9/10
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
براي دانلود روي خواندن مطالب ديگر کليک کنيد
براي دانلود روي خواندن مطالب ديگر کليک کنيد
اسپیلبرگ، هوش مصنوعی، جود لاو،
Download:
http://www.mediafire.com/?zyqztzm2yio
http://www.mediafire.com/?umwyajkqmyz
http://www.mediafire.com/?ynry0xtzxjn
http://www.mediafire.com/?jnjkzmdytyt
http://www.mediafire.com/?ladl1mo1ink
http://www.mediafire.com/?minin1z3m3y
Join the parts by HJSplit:
(هوش مصنوعی)ساخته کارگردان شهیر استیون اسپیلبرگ A.I
طرح اولیه فیلم حاصل تلاش استنلی کوبریک کارگردان فقید سینما بود.در 1991 زمانی که تصمیم به ساخت فیلم داشت و با کمپانی های معتبر دنیا در حال مذاکره بود،به دلیل مشکلات فنی در تهیه جلوه های ویژه فیلم از ساخت آن منصرف شد.سالها گذشت تا پروژه به دست استیون اسپیلبرگ افتاد و سرانجام در سال 2001 فیلم روانه سینماها شد.فیلمنانه نویس و گارگردانA.I : استیون اسپیلبرگ،بر اساس طرحی اقتباسی از یان واتسون و قصه برایان آلیس.
در این فیلم اسپیلبرگ یکی از شاهکارهای بعدی دوران کارگردانی خود را به وجود می آورد.استفاده از نور و سایه روشن مناسب،ضرباهنگ نسبتا کند و پلانهای طولانی،همگی به بیننده این اجازه را می دهد تا کاملا از فیلم لذت ببرد و وقفه های بعدی بسیار به موقع به تماشاگر داده می شود تا در مورد داستان فیلم و روند رو به جلو آن فکر کند.داستان فیلم،داستان بچه روباتی است که با خواندن کد فعال کننده احساس و عشق،صاحب خود را به عنوان مادر خویش فلمداد می کند و تا پایان این عشق مادر و فرزندی در نزد این روبات زنده می ماند.در طول فیلم سئوال های بسیار برای تماشاگر مطرح می شود که فیلم در صدد پاسخ گویی به این سئوالات نیست و آنها را بی جواب می گذارد و به تماشاگر این فرصت را می دهد تا خود در این مورد فکر کند و تصمیم بگیرد.یک از نقاط مثبت فیلمنامه،منطق گرایی است که از تار و پود فیلم احساس می شود و علیرغم احساسی بودن صحنه ها ،ما همواره شاهد این منطق هستیم.اوج این تقابل در صحنه ای است که دیوید ربات در اعماق آب به پری دریایی می رسد(مجسمه پری )و التماس می کند تا او را به یک پسر واقعی تبدیل کند(اشاره ای آشکار به داستان پینوکیو)ولی مجسمه پری دریایی توانایی ندارد یا به عبارت دیگر،پری دریایی هرگز وجود نداشته تا ماهیت دیوید را تغییر دهد و این تنها یک داستان است که واقعیت خارجی ندارد.
اسپیلبرگ روابط و خانواده در آمریکا را در قالب خانواده ای که دیوید به آن تعلق دارد،توصیف می کند.نقش پدر خانواده به عمد کمرنگ شده و کاملا از بچه ها و محیط خانواده دور است.
دیوید هرگز او را پدر خطاب نمی کند و نقش پدر بیشتر به عنوان یک بیگانه در خانه به چشم می آید.
دیوید یک محصول کارخانه ای است،یک ربات که نباید احساس داشته باشد.اما این ربات تمام بار احساسی فیلم را به دوش می کشد.بازی قابل قبول و در خور توجه هیلی جوئل آرمنت یکی از نقاط قوت فیلم است که به بیننده اجازه می دهد به راحتی با این شخصیت ارتباط برقرار کند.این بازی در شرایطی که آرمنت در کنار جود لا بازی می کند بیشتر کیفیت خود را به نمایش می گذارد و به نوعی جود لا را محو می کند.
فیلم هوش مصنوعی،دارای ساختار روایی محکم و مشخصی است.فیلم از چند قسمت کاملا مجزا ساخته شده:خانواده دیوید،دیوید خارج از خانه،سرزمین بدون بازگشت(این سبک جدا از هم یکی از تکنیک های کوبریک در روایت فیلم بوده است) که هر کدام به طور جدا راوی داستان و پرسش هایی است که در غایت خط روایی فیلم را تشکیل می دهد.
در بخش اول،ما شاهد روابط پرسوناژها در محیط خانه هستیم،شیطنت های بچه واقعی خانواده که از این مکا(دیوید) تازه وارد دل خوشی ندارد و با اذیت کردن دیوید تفریح می کند و حتی به خاطر حسادت بچه گانه خود تصمیم می گیرید دیوید را بد جلوه دهد تا او را به شرکت سازنده بازگرداند.اوج این حوادث،ترغیب دیوید به چیدن موی مادرشان است که در پایان فیلم تاثیر جالبی خواهد داشت(اشاره به قیچی و کوتاه کردن مو یکی از استعارات زیبای این فیلم است)
در قسمت دوم،ما باید قضاوت کنیم و تصمیم بگیریم که آیا احساس دیوید واقعی است یا نه،قابل اعتناست یا تنها یک برنامه کامپیوتری.کارگردان هوشمندانه به ما کمک می کند. در سکانس پایانی شهربازی،جایی که تمام تماشاگران در حال پرتاب کردن بطری به سوی مجریان برنامه نابود کردن مکاها هستند،تماشاگر ناچار به تصمیم گیری می شود که آیا واقعا عشقی که از روی برنامه باشد و فاقد معانی ژرف،با ارزش است؟
در بخش سوم و پایانی ،دیوید متوجه می شود که آن طور که تصور می کرده یگانه نیست و تنها محصول یک خط تولید در یک شرکت است.ابتدا با این امر مخالفت می کند و ربات همانند خود را نابود می کند،ولی زمانی که خط تولید خود را می بیند به کلی تسلیم می شود و در اثر یاس و ناامیدی تصمیم به نابودی خود می گیرد.در سکانس پایانی فیلم،زمانی که نوع برتر ماشینها توانایی زندگی دارند و نسل بشر از بین رفته است،این دیوید است که نماد تمدن بشر می شود و آخرین آرزویش،یعنی بودن در کنار مادرش به وسیله همان دسته مو تحقق می یابد و بعد با رسیدن به آرزوی خود،تبدیل به یک انسان واقعی می شود،پسری که به دنبال آرزوی خود حرکت می کند،به آن دست پیدا می کند و با آن به آرامش می رسد.
پدرام رضوی ا
طرح اولیه فیلم حاصل تلاش استنلی کوبریک کارگردان فقید سینما بود.در 1991 زمانی که تصمیم به ساخت فیلم داشت و با کمپانی های معتبر دنیا در حال مذاکره بود،به دلیل مشکلات فنی در تهیه جلوه های ویژه فیلم از ساخت آن منصرف شد.سالها گذشت تا پروژه به دست استیون اسپیلبرگ افتاد و سرانجام در سال 2001 فیلم روانه سینماها شد.فیلمنانه نویس و گارگردانA.I : استیون اسپیلبرگ،بر اساس طرحی اقتباسی از یان واتسون و قصه برایان آلیس.
در این فیلم اسپیلبرگ یکی از شاهکارهای بعدی دوران کارگردانی خود را به وجود می آورد.استفاده از نور و سایه روشن مناسب،ضرباهنگ نسبتا کند و پلانهای طولانی،همگی به بیننده این اجازه را می دهد تا کاملا از فیلم لذت ببرد و وقفه های بعدی بسیار به موقع به تماشاگر داده می شود تا در مورد داستان فیلم و روند رو به جلو آن فکر کند.داستان فیلم،داستان بچه روباتی است که با خواندن کد فعال کننده احساس و عشق،صاحب خود را به عنوان مادر خویش فلمداد می کند و تا پایان این عشق مادر و فرزندی در نزد این روبات زنده می ماند.در طول فیلم سئوال های بسیار برای تماشاگر مطرح می شود که فیلم در صدد پاسخ گویی به این سئوالات نیست و آنها را بی جواب می گذارد و به تماشاگر این فرصت را می دهد تا خود در این مورد فکر کند و تصمیم بگیرد.یک از نقاط مثبت فیلمنامه،منطق گرایی است که از تار و پود فیلم احساس می شود و علیرغم احساسی بودن صحنه ها ،ما همواره شاهد این منطق هستیم.اوج این تقابل در صحنه ای است که دیوید ربات در اعماق آب به پری دریایی می رسد(مجسمه پری )و التماس می کند تا او را به یک پسر واقعی تبدیل کند(اشاره ای آشکار به داستان پینوکیو)ولی مجسمه پری دریایی توانایی ندارد یا به عبارت دیگر،پری دریایی هرگز وجود نداشته تا ماهیت دیوید را تغییر دهد و این تنها یک داستان است که واقعیت خارجی ندارد.
اسپیلبرگ روابط و خانواده در آمریکا را در قالب خانواده ای که دیوید به آن تعلق دارد،توصیف می کند.نقش پدر خانواده به عمد کمرنگ شده و کاملا از بچه ها و محیط خانواده دور است.
دیوید هرگز او را پدر خطاب نمی کند و نقش پدر بیشتر به عنوان یک بیگانه در خانه به چشم می آید.
دیوید یک محصول کارخانه ای است،یک ربات که نباید احساس داشته باشد.اما این ربات تمام بار احساسی فیلم را به دوش می کشد.بازی قابل قبول و در خور توجه هیلی جوئل آرمنت یکی از نقاط قوت فیلم است که به بیننده اجازه می دهد به راحتی با این شخصیت ارتباط برقرار کند.این بازی در شرایطی که آرمنت در کنار جود لا بازی می کند بیشتر کیفیت خود را به نمایش می گذارد و به نوعی جود لا را محو می کند.
فیلم هوش مصنوعی،دارای ساختار روایی محکم و مشخصی است.فیلم از چند قسمت کاملا مجزا ساخته شده:خانواده دیوید،دیوید خارج از خانه،سرزمین بدون بازگشت(این سبک جدا از هم یکی از تکنیک های کوبریک در روایت فیلم بوده است) که هر کدام به طور جدا راوی داستان و پرسش هایی است که در غایت خط روایی فیلم را تشکیل می دهد.
در بخش اول،ما شاهد روابط پرسوناژها در محیط خانه هستیم،شیطنت های بچه واقعی خانواده که از این مکا(دیوید) تازه وارد دل خوشی ندارد و با اذیت کردن دیوید تفریح می کند و حتی به خاطر حسادت بچه گانه خود تصمیم می گیرید دیوید را بد جلوه دهد تا او را به شرکت سازنده بازگرداند.اوج این حوادث،ترغیب دیوید به چیدن موی مادرشان است که در پایان فیلم تاثیر جالبی خواهد داشت(اشاره به قیچی و کوتاه کردن مو یکی از استعارات زیبای این فیلم است)
در قسمت دوم،ما باید قضاوت کنیم و تصمیم بگیریم که آیا احساس دیوید واقعی است یا نه،قابل اعتناست یا تنها یک برنامه کامپیوتری.کارگردان هوشمندانه به ما کمک می کند. در سکانس پایانی شهربازی،جایی که تمام تماشاگران در حال پرتاب کردن بطری به سوی مجریان برنامه نابود کردن مکاها هستند،تماشاگر ناچار به تصمیم گیری می شود که آیا واقعا عشقی که از روی برنامه باشد و فاقد معانی ژرف،با ارزش است؟
در بخش سوم و پایانی ،دیوید متوجه می شود که آن طور که تصور می کرده یگانه نیست و تنها محصول یک خط تولید در یک شرکت است.ابتدا با این امر مخالفت می کند و ربات همانند خود را نابود می کند،ولی زمانی که خط تولید خود را می بیند به کلی تسلیم می شود و در اثر یاس و ناامیدی تصمیم به نابودی خود می گیرد.در سکانس پایانی فیلم،زمانی که نوع برتر ماشینها توانایی زندگی دارند و نسل بشر از بین رفته است،این دیوید است که نماد تمدن بشر می شود و آخرین آرزویش،یعنی بودن در کنار مادرش به وسیله همان دسته مو تحقق می یابد و بعد با رسیدن به آرزوی خود،تبدیل به یک انسان واقعی می شود،پسری که به دنبال آرزوی خود حرکت می کند،به آن دست پیدا می کند و با آن به آرامش می رسد.
پدرام رضوی ا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.